افق سرخ

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

با نام حسین در بهشت باز شود…

03 مهر 1394 توسط مرتضي زاده

زاهد عابد و واعظ متعظ مرحوم حاج شیخ غلامرضاى طبسى فرمود:
با چند نفر از دوستان با قافله بعتبات عالیات مشرف شدیم هنگام مراجعت براى ایران شب آخر که در سحر آن باید حرکت کنیم متذکر شدم که در این سفر مشاهده مشرفه و مواضع متبرکه را زیارت کردم جز مسجد براثا و حیف است از درک فیض آن مکان مقدس محروم باشیم .
به رُفقا گفتم : بیائید به مسجد براثا برویم .
گفتند: مجال نیست ، خلاصه نیامدند، خودم تنها از کاظمین بیرون آمدم .
وقتى بمسجد رسیدم در را بسته دیدم و معلوم شد در را از داخل بسته و رفته اند و کسى هم نیست حیران شدم که چه کنم اینهمه راه بامیدى آمدم ،بدیوار مسجد نگریستم دیدم مى توانم از دیوار بالا بروم .
بالاخره هر طورى بود از دیوار بالا رفته و داخل مسجد شدم و با فراغت مشغول نماز و دعا شدم بخیال اینکه در مسجد را از داخل بسته اند و باز کردنش آسان است .
در داخل مسجد هم کسى نبود پس از فراغت آمدم در را باز کنم دیدم قفل محکمى بر در زده اند و بوسیله نردبان یا چیز دیگر رفته اند.
حیران شدم چه کنم دیوار داخل مسجد هم طورى بود که هیچ نمى شد از آن بالا رفت با خود گفتم : عمرى است دم از حسین (ع ) مى زنم و امیدوارم که ببرکت آن بزرگوار در بهشت برویم باز شود با اینکه درب بهشت یقینا مهمتر است و باز شدن این در هم ببرکت حضرت ابى عبداللّه (ع ) سهل است .
پس با یقین تمام دست بقفل گذاشتم و گفتم : یا حسین (ع ) و آن را کشیدم فورا در باز گردید در را باز کردم و از مسجد بیرون آمدم و شکر خدا را بجا آوردم و بقافله هم رسیدم

 نظر دهید »

چون حسین را دوست داشت ...

18 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

پیامبر-ص بچه ای را در راه دید

نشست و او را گرفت و به او اظهار لطف و مهربانی کرد

وقتی علت را جویا شدند فرمود :

من او را دوست دارم چون او فرزندم حسین را دوست دارد

زیرا دیدم وقتی حسین می‌گذشت

خاک زیر پایش را برمی داشت و بر صورت می‌کشید
و جبرئیل به من خبر داد که او از یاران حسین در واقعه کربلا خواهد بود

 نظر دهید »

تاریخ بلند زن مسلمان

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

در تاریخ بشر كدام زن را مى توان یافت كه شش یا هفت برادر او را كشته باشند و فرزند وى به شهادت رسیده باشد، ده نفر از برادرزادگان و عموزادگان او را كشته باشند، سپس او را به همه خواهران و برادر زادگان او اسیر كرده باشند،

آنگاه در حال اسیرى و گرفتارى از حق خود و شهیدان خود دفاع كند آنهم در شهرى كه مركز حكومت و سلطنت پدرش بوده و در دارالحكومه اى كه پدرش در حدود چهار سال از دوران خلافت خود را همانجا ساكن بوده است ،

با این وضع و با این همه موجبات ناراحتى و افسردگى ، نه تنها از آنچه بر سر مى آمده گله مند نباشد

بلكه با كمال صراحت بگوید كه ما چیزى بر خلاف میل و رغبت خویش ندیده ایم اگر مردان ما به شهادت رسیده اند براى همین كار آمده بودند و اگر جز این باشد جاى نگرانى و اضطراب خاطر بوده اكنون كه وظیفه خداى خویش را به خوبى انجام داده اند و افتخار شهادت را به دست آورده اند جز این كه خدا را بر این توفیق سپاسگزارى كنیم چه كارى از ما شایسته است .

 نظر دهید »

پدر زن سه امام ...

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

بانویى كه نام پرافتخار او در تاریخ عاشورا به میان آمده ، همسر بزرگوار امام علیه السلام رباب دختر امرء القیس است ،

تنها زنى بود از زنان امام علیه السلام كه در سفر كربلا همراه آن بزرگوار بوده است .

چرا که مادر امام چهارم یعنى شهربانو دختر یزدگرد آخرین پادشاه ساسانى ایران در حدود 24 سال پیش از واقعه كربلا وفات كرده بود،

از مادر على اكبر یعنى لیلى دختر ابى مره بن عروه بن مسعود ثقفى هم نامى در جریان فاجعه كربلا به میان نیامده است ، و آیا در این تاریخ زنده بوده یا نه ،

از مادر جعفر بن الحسین هم كه زنى از قبیله قضاعه بود نامى برده نمى شود،

از مادر فاطمه بنت الحسین یعنى ام اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله تیمى كه دخترش ‍ فاطمه در كربلا بود و به كوفه و شام هم رفت نام و نشانى در واقعه عاشورا نیست .

تنها زنى كه در این سفر همراه امام علیه السلام بوده همین بانوى بزرگوار یعنى رباب دختر امرء القیس كلبى است . امرء القیس مسیحى بود و در زمان خلافت حكومت نزد وى آمد و اسلام آورد، در همان روز اول مسلمانى خلیفه او را امیر مسلمانان قبیله قضاعه قرار داد، و پس از افتخار مسلمانى و امارت اسلامى افتخار دیگرى به دست آورد و از سه دخترى كه در خانه داشت یكى را به امیر المومنین علیه السلام و دیگرى را به امام مجتبى علیه السلام و كوچكتر از همه را كه رباب باشد به امام حسین علیه السلام تزویج كرد.
و پدر زن این سه امام شد، رباب از امام حسین علیه السلام دخترى داشت به نام سكینه و پسرى به نام عبدالله پسر شیرخوارش روز عاشورا كشته شد و خود با دخترش سكینه به اسیرى رفت

 نظر دهید »

برتری اهل بیت در سخنان امام سجاد علیه السلام

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

امام چهارم (ع ) در خطبه خویش به آنچه مى تواند كسى را بر كسى ، یا ملتى را بر ملتى برترى دهد اشاره كرد و روشن ساخت كه آل محمد صلى الله علیه و آله بر دیگران برترى دارند و این برترى ها را نمى توان از ایشان گرفت و دیگران با ایشان همپایه نیستند.
چه خدا ایشان را بر دیگران برترى داده و براى هدایت و ارشاد و تعلیم و تربیت مسلمانان برگزیده است . على بن الحسین علیه السلام با كمال صراحت و شجاعت گفت :
ایها الناس اعطینا ستا و فضلنا بسیع اعطینا العلم و الحلم و السماحه و الفصاحه و الشجاعه و السحیه فى قلوب المومنین

اى مردم خداوند شش چیز را به ما بخشیده است و برترى ما بر دیگران بر هفت پایه استوار است :

علم یعنى دانش را كه شرط اساسى برترى شخصى بر شخصى یا ملتى بر ملتى است ، به ما داده اند،

حلم یعنى بردبارى را كه در راه تعلیم و تربیت مردم بسیار بكار بست به ما داده اند.

سماحت یعنى بخشندگى كه زمامداران اسلامى را به كار است خوى ما است ،

فصاحت یعنى شیوایى بیان و سخنورى كه در بیان احكام و هدایت مردم و امر به معروف و نهى از منكر و روشن ساختن افكار مردم ، و تهییج آنان به جهاد و فداكارى و از خودگذشتگى بسیار لازم و ضرورى است در خاندان ما است .

شجاعت یعنى دلیرى و مردانگى كه رهبرى و زمامدارى بر آن استوار است به ما داده شده ،

دوستى و علاقمندى قلبى مردم با ایمان را كه رمز حكومت و راز سلطنت است به ما داده اند. یعنى با زور و جبر نمى توان مردم را ارادتمند و دوست و طرفدار خویش ساخت . اما مى خواهد بگوید یزید! خدا چنان خواسته كه مردمان با ایمان ما را دوست بدارند و نمى شود با هیچ وسیله اى جلو این كار را گرفت و كارى كرد كه مردم دیگران را دوست بدارند و ما را دشمن بدارند.

 نظر دهید »

يا اباالغوث ادركنى اى آقا پناهم بده

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

حضرت حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيّدمحمد تقى حشمت الواعظين طباطبائى قمى  داستانى را از آيت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره  اين چنين نقل فرمود: يكى از علماى نجف اشرف ، كه مدّتى در قم آمده بود، براى من چنين نقل كرد كه :

من مشكلى داشتم به مسجد جمكران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقية الله حجةّبن الحسن العسكرى امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) عرضه داشتم و از وى خواستم كه نزد خدا شفاعت كند تا مشكلم حل شود. براى همين منظور بكرّات به مسجد جمكران رفتم ولى نتيجه اى نديدم.

روزى هنگام نماز دلم شكست و عرض كردم : مولاجان ، آيا جايز است كه در محضر شما و در منزل شما باشم و به ديگرى متوسل شوم ؟ شما امام من مى باشيد، آيا زشت نيست با وجود امام حى به علمدار كربلا قمربنى هاشم (ع ) متوسل شوم و او را نزد خدا شفيع قرار دهم ؟! از شدت تاثر بين خواب و بيدارى قرار گرفته بودم . ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امكان حضرت حجّت بن الحسن العسكرى عجل الله تعالى فرجه الشريف  مواجه شدم . بدون تامل به حضرتش سلام كردم .

حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: ( نه تنها زشت نيست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار كربلا متوّسل شوى ، بلكه شما را راهنمائى هم مى كنم كه به حضرتش چه بگويى . چون خواستى از حضرت ابوالفضل (ع ) حاجت بخواهى ، اين چنين بگو: يا اباالغوث ادركنى اى آقا پناهم بده .

 نظر دهید »

روشنگری زین العابدین علیه السلام

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

زین العابدین علیه السلام پس از آن كه خطیب خلیفه را ملامت كرد

و او را بر سخنان ناروایى كه مى گفت توبیخ نمود،

رو به یزید كرد

و گفت آیا به من هم اجازه مى دهى تا روى این چوب ها برآیم و سخنانى چند بگویم كه هم خدا را خشنود سازد و هم براى شنوندگان موجب اجر و ثواب گردد؟

در همین سخنان كوتاه امام لطیفه هایى بسیار شیرین نهفته است

و مى توان گفت كه امام گفتنى هاى خود را در همین جمله كوتاه خلاصه كرد،

اولا تعبیر به منبر نكرد و گفت اجازه بده بالاى این چوب ها بروم ، یعنى نه هر چه را به شكل منبر سازند و روى آن كسى برود صحبت كند مى توان آن را منبر گفت بلكه این چوب ها وسیله اى است براى از میان بردن منبرها و نه هر كه با قیافه منبرى و خطیب بر منبر برآید مى توان او را مروج دین و مبلغ مذهب شناخت .

وثانیا این خطیب گوینده دین به دنیا فروخته اى است كه راضى شده است مخلوقى از وى خشنود شود و خدا بر او خشمناك گردد و بدین جهت جاى او دوزخ است.

 نظر دهید »

نقش حجر بن عدى در روشنگری

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

پس از آنكه معاویه روى كار آمد باز مردمى پى كار ابوذر غفارى را گرفتند،

ابوذر از دنیا رفت اما حجر بن عدى كندى جاى او را گرفت و گفتنى ها را مى گفت

چه در مقابل دستگاهى كه به نام اسلام و مسلمانى دشنام دادن به على علیه السلام را جزء دستورات و واجبات مذهبى

بلكه شرط قبولى عبادات خود قرار داده بود

با كمال شجاعت قیام كرد و جان بر سر این كار گذاشت ،

حجر به دمشق نرسید و او را در مرج عذراء نزدیك دمشق كشتند

اما تا همان جا سخن خود را گفت و سخن خود را بیان كرد و از حق على علیه السلام دفاع كرد،

لیكن گفته هاى ابوذر و مجاهدتهاى حجر بن عدى و یاران او براى پاسخ دادن به تبلیغات نارواى دستگاه حكومت و خلافت اموى در مدت بیش از چهل سال كافى نبود،

و لازم بود كسانى از خود اهل بیت با مردم این شهر روبرو شوند و آنها را از اشتباه درآورند، و با سندهاى زنده اى كه نشان مى دهند خدمت هاى پرارزش رجال بنى هاشم را به دین اسلام و مسلمانان جهان به ثبوت رسانند و سابقه ننگین دشمنى و ستیزه بنى امیه را با رسول خدا و مسلمانان برملا سازند.

 نظر دهید »

شام غریبان یعنی این...

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

بچه بودم فکر می کردم شام غریبان، قراره شام بدن!
——————————————————–

الان می بینم شام که نمی دن هیچ؛

بی پدر هم می شی!

تازه کتک هم باید بخوری!

غربت و دشنام هم باید ببینی!

تازه سر پدر هم می آرن جلو؛

و باید دق کنی!

به این می گن شام غریبان!

 نظر دهید »

باز می‏گویی: محمد رسول خداست؟

17 آبان 1393 توسط مرتضي زاده

پسر حسین(علیه السلام) خطبه خواند…

تا اینکه یزید بیمناک شد؛

برای آنکه مبادا انقلابی صورت پذیرد به موذن دستور داد تا اذان گوید تا بلکه امام سجاد علیه السلام را به این نیرنگ ساکت کند!

موذن برخاست و اذان را آغاز کرد، … هنگامی که گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام علیه السلام به جانب یزید روی کرد

و فرمود: این محمد که نامش برده شد، آیا جد من است و یا جد تو؟ ! اگر ادعا کنی که جد توست پس دروغ گفتی و کافر شدی، و اگر جد من است چرا پدر مرا از روی ستم کشتی

و مال او را تاراج کردی؛

و اهل بیت او را به اسارت گرفتی؟ !

این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست

و گفت: بخدا سوگند اگر در جهان کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم،

پس چرا این مرد، پدرم را کشت

و ما را مانند رومیان اسیر کرد؟ !

آنگاه فرمود : ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می‏گویی: محمد رسول خداست؟ !


بخشی از خطبه امام سجاد (علیه السلام)

 نظر دهید »
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

افق سرخ

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناسبت ها
  • روشنگری
  • کرامت
  • اهل بیت
  • اسلام
  • تبلیغ

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس