يا اباالغوث ادركنى اى آقا پناهم بده
حضرت حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيّدمحمد تقى حشمت الواعظين طباطبائى قمى داستانى را از آيت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره اين چنين نقل فرمود: يكى از علماى نجف اشرف ، كه مدّتى در قم آمده بود، براى من چنين نقل كرد كه :
من مشكلى داشتم به مسجد جمكران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقية الله حجةّبن الحسن العسكرى امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) عرضه داشتم و از وى خواستم كه نزد خدا شفاعت كند تا مشكلم حل شود. براى همين منظور بكرّات به مسجد جمكران رفتم ولى نتيجه اى نديدم.
روزى هنگام نماز دلم شكست و عرض كردم : مولاجان ، آيا جايز است كه در محضر شما و در منزل شما باشم و به ديگرى متوسل شوم ؟ شما امام من مى باشيد، آيا زشت نيست با وجود امام حى به علمدار كربلا قمربنى هاشم (ع ) متوسل شوم و او را نزد خدا شفيع قرار دهم ؟! از شدت تاثر بين خواب و بيدارى قرار گرفته بودم . ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امكان حضرت حجّت بن الحسن العسكرى عجل الله تعالى فرجه الشريف مواجه شدم . بدون تامل به حضرتش سلام كردم .
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: ( نه تنها زشت نيست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار كربلا متوّسل شوى ، بلكه شما را راهنمائى هم مى كنم كه به حضرتش چه بگويى . چون خواستى از حضرت ابوالفضل (ع ) حاجت بخواهى ، اين چنين بگو: يا اباالغوث ادركنى اى آقا پناهم بده .